برخی از آرايه های متن:
تن را سپر کرده اند ß کنايه از خود را فدا کرده اند
انگشت به دهان گذاشتن ß کنايه از تعجب
همی خواهم از کردگار جهان شناسندۀ آشکار و نهان
از خدای بزرگ که آفرينندۀ جهان است و آشکار و پنهان جهان را می شناسد، می خواهم.
آرایه ادبی:
آشکار، نهان ß متضاد
که باشد ز هر بد، نگهدارتان همه نیک نامی بود يارتان
شما را از هر آسیب در امان نگه دارد و همیشه نیک نامی، ياورتان باشد «همیشه خوش نام باشید».
ندانی که ايران، نشست من است جهان سر به سر، زير دست من است؟
نمی دانی که ايران، محل زندگی من است. سراسر جهان تحت فرمانروايی من است؟
واژه |
معنی واژه |
نشست |
سرزمین |
آرایه ادبی:
دست و است ß جناس
زير دست بودن ß کنايه از تحت فرمان بودن
همه يک دلانند، يزدان شناس به نیکی ندارند از بد، هراس
مردم ايران همه يک دل هستند و خدای يگانه را می پرستند و با نیک نامی از بدی، ترسی ندارند.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
يزدان |
خدا |
هراس |
ترس |
آرایه ادبی:
نیک و بد ß تضاد
دريغ است ايران که ويران شود کُنام پلنگان و شیران شود
حیف است که ايران از بین برود و محل زندگی دشمنان گردد.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
دريغ |
افسوس و حیف |
ويران |
نابود |
کُنام |
آشیانه |
پلنگان و شیران |
دشمنان |
چو ايران نباشد، تن من مباد در اين بوم و بر ، زنده يک تن مباد
اگر ايران نباشد، من نیز نبايد زنده بمانم. در اين سرزمین کسی زنده نباشد، بهتر است.
واژه |
معنی واژه |
بوم و بر |
سرزمین |
آرایه ادبی:
تن و من ß جناس
همه سر به سر، تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
اگر ما يک به يک در راه وطن، کشته و شهید شويم، بهتر از آن است که کشورمان را به دشمن بدهیم.